موارد جایز برای غیبت
در حالت های زیر، می توانی غیبت کنی:
اول، از کسی که حق تو را خورده پیش کسی که می تواند کمکت کند، شکایت کنی.
دوم، بدانی که اگر عیب شرعی کسی را بگویی، دیگران او را یاری خواهند کرد تا عیبش را اصلاح کند.
سوم، اگر کسی با تو مشورت کند و تو نکته هایی مهم را بدانی که اگر نگویی، مخاطبت، آسیبی خواهد دید... در این حال هم غیبت، مجاز است.
چهارم، وقتی بدانی که مومنی، با فاسدی رفاقت کرده و بدانی که اگر سکوت کنی، ادامه ارتباط، ایمان دوستت را از بین خواهد برد.
پنجم، بدانی که پزشک او نیازمند دانستن بیشتر است و عیبهای پنهان مریضی را پیش پزشکش فاش کنی.
ششم، اشکال راوی خبری را که می دانی درست نیست بگویی تا دیگران به آن خبر یا حدیث دینی عمل نکنند.
هفتم، عیب عالمی را که فتوایی داده اما شایسته فتوا دادن نبوده بگویی تا کسی به فتوای اشتباهش عمل نکند.
هشتم، اگر با لقبی از کسی اسم ببری که عیب جسمی او باشد، اما خودش حساسیتی به آن اسم نداشته باشد.
نهم، کسی عادت به گناهی داشته باشد و خودش هم مدام با افتخار از عادتش یاد کند.
دهم، هنگام شهادت دادن به سود یکی از بندگان خدا که حقی دارد و نیازمند شهادت است... درباره حقوق الهی هم می توانی چنین کنی.
یازدهم، می توانی حرف آدم های تندروی دینی و کسانی که دین را خوب نفهمیده اند و مردم را گمراه می کنند نقل کنی و نگذاری مردم گمراه شوند.
دوازدهم، غیبت کافر هم مجاز است.
سیزدهم، درباره کسی که خودش را به اسم کسی یا جایی پیوند داده و سود می برد و تو می دانی که دروغ می گوید.
چهاردهم، یاد کردن از آدم ها یا دسته های نامعلوم هم از غیبت های مجاز است.
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان